کاش
کاش مهار اسب سرکش تقدیر در دستان من بود تا چنان به سوی تو تازانمش که شیهه اش گوش فلک را کر سازد اما تو را به رقص آوراند که من تنها برای رقص تو کاش ها را زمزمه ی زبانم می سازم
View Articleسوختن
ساختن راهمه دیدند افسوس کس سوختن را تماشا نکرد.سوختنم را میز محکمه،محکمه ناپسندش خواند.جماعتی خلسه نامیدندش و کمی مستی و باقی نئشگی و انگشت شماری جنون خواندندش و هیچ کس... هیچ کس ندانست یا نفهمید که...
View Articleبضاعت اندک من
خودکاری نیمه تمام سیگاری بی محتوا اتاقی درهم و تار وشعری خسته بضاعت اندک منند. با این بضاعت اندکم روزنی می جویم نیر شایسته ی وجودت تا چشمانم،غرقه در نور نگاهت کنند.
View Articleدو راهی
بر سر دو راهی هیچ و پوچ ایستاده ایم و غافل از آن که عمر بیهوده می گذرد و راه را از بی راه نشناخته ایم.
View Articleهم پیاله
گمان می کردم که هم نشین منی ولی افسوس دیر فهمیدم هم پیاله منی و هم نشین دیگران
View Articleمحتاج
من محتاج،نگاه مست دو چشمت نبودم.من محتاج سراپاگوش بودن جنون آمیز نبودم،من محتاج نوازش اسراروار دو دستت نبودم.من محتاج همقدم اعجاب برانگیز دو پایت نبودم.من محتاج سراسر ورد زبان سحرآفرینت نبودم.من محتاج...
View Articleدلم تنگ است
دلم تنگ است..دلم تنگ است ز دست تمام نامردمی ها.تمام نا مهربانی ها،تمام فاصله ها.دلم تنگ است نه برای آنکه عاشقی جوک است،نه برای آنکه دیگر نسیم میان علف زارها غوغا نمی کند وباد در گندم زارها هیاهو.دلم...
View Articleچگونه
چکونه باورت سازم این تن از خاک ساخته بی حضور تو ویران می شود و این روح از خدا به عاریت گرفته شده سرد
View Articleحسرت
آمدیم:گریستیم...........ماندیم:خندیدیم و گریستیم..........می رویم.........نمی خندیم و نمی گرییم.............اینست زندگی:گاه خنده،گاه گریه......
View Articleفوران اندیشه
باردیگردلم می خواهدباد زوزه کشان همانندتازیانه ای برچهره ای وزدویابرفی شدیدبه روی صورتم نشیند و ازشدت سرما گوش هایم به سان آجری نیم پخته سرخ گردند ومن پقه پالتوام را کشیده ودست در جیب هایش گذارده باشم...
View Articleو چه آسان
وچه آسان در دفتر وجودت پاک شدم هرچند که با مداد استدلرمرا نوشته بودی.......................و چه راحت در اوراق زندگی ات، با غلط گیرت،بودن مرا خط زدی هرچند با خودکار کنکو هستی مرا هک کرده...
View Articleعاشق هیچ اش
برف شدیدی می بارید ومن فارغ ز هر اندیشه ی روزانه در خودم مثه لاک پشت فرو رفته بودم و به اتفاقی که چن روز پیش واسم شکل گرفت چنگ تفکر انداخته بودم و اصلا به اطرافم نگاه نمی کردم و می رفتم و می رفتم.یقه ی...
View Articleذبح
عشق بر وجودم خیمه زد تا بل محبوبم رابه دست آرم و من سراسر وجودم را چکاندم در جمله ای و به پیشوازت فرستادم شاید که خرامان سوی خیمه ی عشق آیی.آری چکیده ی وجودم این بود: دوستت دارم را با هزاران دلهره و...
View Articleآرام بمیرم
آخر در دشت غربت بی دستانت آرام می میرم و آنقدر می نویسم که بدانی می دانم شانه هایم را برای گریه کردن دوست نداشتی و آنقدر می گویم که بدانی خاموشی مهلک جانم را در آغوش گرفته وآنقدر فریاد می زنم که بدانی...
View Article.....حال من دو بعدی ست......
عزیزم هرشب من شب یلداست و با یاد رنگ و بوی تو هر شب را به صبح می رسانم و مدام بالش خیس خود را با اشک هایم غسل می دهم تا مبادا دیگر بوی گیست را ندهد و بدان که به یادت دود سیگارها در گلویم که می...
View Article
More Pages to Explore .....